در ولادت حضرت زینب کبری (س)

در ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله)

دوشینه شاد و خرم قاصد زدر درآمد

گفتا که البشاره شبهای غم سرآمد

صبح است و باز بلبل خواند بشاخه گل

همچون خطیب صلصل بالای منبرآمد

در پیشگاه باری دل راست راز زاری

گلبانگ رستگاری زالله اکبر آمد

مرغ سحرغزل خوان احباب دست افشان

غرق شعف دل و جان جشنی میسرآمد

ازهرطرف منادی گوید بوجد و شادی

در پنجم جمادی آن نیک اختر آمد

بزم وفا مزین بینم برغم دشمن

درپیش مهر روشن ماه منور آمد

سرو خوش روان را زهرای نوجوان را

بانوی بانوان را تشریف داورآمد

آن زهره دل آرا شد همنشین زهرا

خدمتگزار سارا مانند هاجرآمد

آن مظهرفضیلت تاج سرفضیلت

در افسر فضیلت زیبنده گوهرآمد

آن قهرمان عالم بنت امیراعظم

زینب که دربرش کم فرغضنفرآمد

آغاز نامش از زین خود نیزقره العین

فرزند شاه دارین فرزانه دخترآمد

وارسته علی گو شهزاده حسن خو

آزاده حسین جو سرو سمن برآمد

ازفضل رب بیچون جاهش فزون زگردون

همچو هما همایون درسایه اش فرآمد

چشم چراغ حیدرآرام جان مادر

یعنی ستوده خواهر یار برادرآمد

با یک جهان مزیت شد فخر آدمیت

برپنج تن تحیت ازهفت کشورآمد

کف منبع سماحت رخ آیت صباحت

در منطق و فصاحت همتای حیدر آمد

سیراب چشمه نور زو خیره دیده حور

چشم بد از رخش دور کزماه خوشتر آمد

یکدانه قبایل وی را حیاست حایل

مدغم در او فضایل قدرش مقدر آمد

برده به بردباری گوی وفا و یاری

از بهرغم گساری شایسته خواهرآمد

ازنخل قامت او ظاهر کرامت او

وز استقامت او تحسین لشکر آمد

گه کوفه شد مقامش گه جا به ملک شامش

برلرزه از کلامش کاخ ستمگر آمد

دارم بسرهوایش دل خرم از ولایش

یک ذره خاک پایش با جان برابرآمد

نامش دراین چکامه کردم چو ثبت نامه

گه بوی گل زخامه گه عطر عنبر آمد

اندربیان معانی فیض است آسمانی

شعری بدین روانی کزطبع من برآمد

این (منطقی) است یارب کز بهر اخذ مطلب

برآستان زینب با دیده تر آمد

شاعر : مرحوم منطقی زنجانی

کانال گنجینه گذشتگان