تنور خولی 1519

ساخت وبلاگ

تنور خولی

به خولی بگفت آن زن پارسا

که را باز ، از پا درآورده‏ ای؟

که در این دل شب چو غارتگران

برایم زر و زیور آورده‏ ای‏

به همراهت امشب چه بوی خوشی ست!

مگر بار مشک تر آورده‏ ای؟

چنان کوفتی در که پنداشتم

ز میدان جنگی سر آورده‏ ای‏

چو دانست آورده سر، گفت آه!

که مهمان بی‏ پیکر آورده‏ ای‏

چو بشناخت سر را بگفت ای عجب!

سری با شکوه و فر آورده‏ ای‏

در این کلبه‏ ی تنگ و بی‏ نور من

ز گردون مه انور آورده ‏ای‏

بمیرم، در این تیره شب از کجا

سر سبط پیغمبر آورده‏ ای؟

چه حقّی شده در میان پایمال؟

که تو رفته‏ ای داور آورده‏ ای؟

ولی زآنچه من آرزو داشتم

به یزدان قسم، بهتر آورده‏ ای‏

به گلزار جانان زدی دستبرد

به کوفه گلی نوبر آورده‏ ای‏

گل آتش است این که از کوه طور

تو با خاک و خاکستر آورده‏ ای

شاعر : مرحوم نگارنده


زبان متن و شاعر: نوحه فارسی, نگارنده آیینة دل 1069...
ما را در سایت آیینة دل 1069 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8matnenoheh3 بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 14:08