وداع حضرت امام حسین (علیه السلام)
از خیمه گه تا قتلگهه شاه شهیدان می رود
زینب صدایش می کند با چشم گریان می رود
گفتا تَوَقّف یا اخی گفتا بیا زهرای من
بر فدیه گاه عشق حسین،لب تشنه قربان می رود
در چشم عاشق ها کذا اهل حرم بیگانه شد
پروانه ها پر می زند شمع فروزان می رود
قرآن ناطق می رود تا منجی قرآن شود
اما ز پشتش کو به کو سی جزءِ قرآن می رود
محبوبه خیرالنساء سر چشمهٔ حجب و حیا
گفت ای رقیه چاره نی از جسم ها جان می رود
برنامه را تنظیم کرد حشمت بر او تعظیم کرد
با جاه عشق وعاشقی ره را سلیمان می رود
هفتادو یک گل داشته آورد وبر جانان فروخت
این گلفروش با صفا حاشا پشیمان می رود
جانان به بزم عاشقان دعوت نموده یار را
عاشق مصمّم گشته با سیمای خندان می رود
روح وروان فاطمه در دل کلام ربّنا
در جنت الاعلاء شود مهمان شتابان می رود
کوثر صدایش می کند زمزم دعایش می کند
جانان ندایش می کند محبوب جانان می رود
زهرای اطهر منتظر سقای کوثر منتظر
حورا سراسر منتظر مولای رضوان می رود
خود را «معزی»روزوشب در زندگی آماده کن
یک یک به زیر خاک همه خوبان می رود
شاعر : معزی اردبیلی
برچسب : 1862, نویسنده : 8matnenoheh3 بازدید : 187